بزرگان گرافیک در قرن 21
طی سالهای گذشته دنیای طراحی گرافیک با جایگزینی پیکسلها و نرمافزارها به جای قلم و کاغذ، دستخوش تحولاتی بس شگرف شده است. در حقیقت هیچ برههی زمانی دیگری را نمیتوان یافت که در آن رایانه نقشی این چنین بیبدیل ایفا کند. کتاب حاضر به طرح دیدگاههای طراحانی اخنصاص یافته است که در این عرصه مشغول به فعالیت هستند. چهل و پنج طراح مطرح شده در این کتاب، به دلیل ارائهی آثار پیشروانهی خود برگزیده شدهاند؛ از هلند و سوئیس تا امریکا و ایســلند و ژاپن و استرالیا، همگی به واقع نمایانگر تمایل مشترک خالقان این آثار به برقراری ارتباط بصـری هستند.
امروزه پیغامهای گرافیکی ما را احاطه کرده اند. در واقع این پیغامها چنان در تار و پود زندگی مدرن تنیده شدهاند (از بیلبوردهای تبلیغاتی گرفته تا مارک روی البسه)، که به طور ناخودآگاه در ذهن ما نقش میبندند. طراحان با اتکا بر تاثیر بصری مداوم، در صدد جلب توجه بینندگان بوده اند. ایشان یا از رهگذر طرح و نقشهای درشت و واضح، و یا در هالهی ابهام و معانی دو پهلو در پی بر انگیختن توجه بیننده بر آمده اند. در چنین دریای بیکرانی از اطلاعات و نقوش مختلف، شکارچیان موفق (در شکار توجه)، مفاهیم با معنی، طبع هوشمندانه یا (البته به ندرت) ابتکار واقعی را بر سر قلاب قرار میدهند. این بمباران جلوههای بصری نه تنها موجب شده است تا بتوانیم هرچه بیشتر به نیات این طرحها پی ببریم، بلکه به نوعی فرسودگی منجر شده است که حاصل یکنواختی جریان ارتباطی مجریان تبلیغاتی است. امروزه دیگر برای آن که چیزی توجه ما را به خود جلب کند باید واقعا تفکربرانگیز و گیرا باشد. امروز (بیش از هر زمان دیگری) فشار برای تولید آثار منحصر به فردی که پیغام را به طرزی جذاب به فرد منتقل کنند بسیار زیاد است. و البته این تمام ماجرا نیست؛ طراحی گرافیک رشد کرده است. هنر طراحی با کمرنگ شدن مرزهای میان رشتههای خلاقانه و از رهگذر به کار بستن فنآوریهای دیجیتالی نوین، گسترش بسیاری یافته است.
غالب طراحانی که در این اثر معرفی شدهاند، رایانه را ابزار اصلی خود میدانند؛ معذلک تمایل به رهایی از قید و بند برنامههای نرمافزاری نیز در میان ایشان مشاهده میشود. شایان ذکر است که قدرت فوقالعاده رایانه و اینترنت توانسته است در پیشرفت طراحی گرافیک تاثیر بسزایی داشته باشد، و در عین حال روند متروک شدن سبکهای طراحی را نیز شتاب بخشیده است (مثلا آنچه امسال روزآمد و روی مد به نظر میرسد احتمالا یک سال بعد منسوخ میشود). ظرف ده سال گذشته، طراحی گرافیک از یک رسانهی استاتیک صرفِ پیغامهای خلاصهوار (از جمله کتب، پوسترها، آگهیهای نمایشی و غیره) به رسانهای پویا و جذاب مبدل شده است که عرصهی تعاملات گرافیکی مبتنی بر نقوش هستند. با این همه، پیشرفت تکنولوژی که سبب تسهیل طراحی کتاب شده است به معنای پایان کار صفحات چاپی نیست (و به تبع آن انتشاراتیهای کوچکی که عرضه کننده آثار طراحان گرافیک هستند)، در واقع، این نوع نشر، به همراه ژورنالها، نمایشگاهها و مراسم مختلف اهدای جوایز مختص طراحی گرافیک به ارتقاء این حرفهی گسترده (و در عین حال کمتر آشکار) کمک و نیز تعامل ایدههای شاغلان این حرفه را تسهیل میکند. بهعلاوه اینترنت نیز انقلابی در عرصهی تبادل ایدهها میان طراحان گرافیک فراهم آورده و همکاری بیسابقهای میان فعالان عرصهی طراحی ایجاد کرده است. با این حال نشریات چاپی (مانند این کتاب) هستند که نه تنها به طور محسوسی جریان طراحی گرافیک را به تصویر میکشند، بلکه در شرایطی که رسانههای نوین، ساز و کارهای نه چندان جدید را مطرود میشمارند، میتواند بهترین محل ثبت آثار مختلف باشد. رسانههای نوین در مقایسه با چاپ، در آغاز راه خود هستند و نسل امروز طراحان، همچنان در حال آزمودن ظرفیت ارتباطی آن است. روند تکامل طراحی گرافیک ارتباط تنگاتنگی با ابزارهای تکنولوژیک داشته و خواهد داشت؛ که کارایی طراحان را همواره افزایش میدهند. اثر حاضر، گذشته از به نمایش در آوردن دستاوردهای 45 طراح گرافیک برتر جهان، آیندهی این رشتهی هنری را از زبان خود ایشان به ما مینمایاند. بهعلاوه این کتاب به موازات مطرح ساختن جالبترین آثار طراحی معاصر، در پی پیشبینی آیندهی رشتهی طراحی گرافیک است؛ آیندهای که بی شک با رشتههای دیگر، ارتباط مستمر با تکنولوژی، همایندی آن با فرایند جهانی شدن، و برگزیدن ابهام موجود در تفسیر فرهنگی پست مدرن در برابر شفافیت ارتباطات جهانی، عجین شده است. ما در راستای تعیین خط سیر طراحی گرافیک، پی بردیم، که دغدغههای مشترک طراحان منتخب عبارتاند از: محو مرزبندی میان رشتهها، اهمیت دادن به محتوا، نقش پررنگ تکنولوژی، گرایش به روابط عاطفی، قیود تحمیلی توسط نرمافزارهای تجاری، بی اعتمادی نسبت به سوداگری، کمیت و پیچیدگی رو به تزاید اطلاعات، علاقه به سادهسازی، و ضرورت ارتباط اخلاقی.
در اوایل دهه 1990، پست مدرنیسم از حصار موسسات طراحی، صحنههای موسیقی و هنر رها شد و به دستان سوداگرانی راه یافت که در صدد یافتن اکسیر معجزهآسا بودند. به نظر میرسید خلاء میان تئوری آموزشی مترقیانه و رویهی حرفهای پر شده باشد. معذلک نسل جدیدی از طراحان امروزی (که این کتاب بسیاری از آنها را شامل میشود) بر این باورند که سبک و محتوا به یک اندازه در خلق طرحهای جذاب موثرند. پلورالیسم جدید امروزی نیز بدون شک پیامد «چند فرهنگ گرایی» شدیدتر جامعهی جهانی امروزی و همچنین شاخص تمایل جدی طراحان به بسط سبک منحصر به فرد خویش است. در این راستا بسیاری از طراحان، مفهوم سنتی زیبایی را با خلق آثار بحثانگیزی که نمایانگر ایدههای رادیکال هستند به چالش کشیدهاند. غالب تصویر سازان امروزی از هنر و فیلم الهام گرفتهاند و ظرفیتهای این رشتهها را در کارهای خود وارد کردهاند؛ که این امر به نوبهی خود تفسیر گستردهتری از آنچه طراحی گرافیک را تشکیل میدهد به دنبال داشته است. طراحانی چون M/M و Jonathan Barnbrook ارتباط نزدیکی با دنیای هنر برقرار کردهاند؛ مع الوصف طرحهای ایشان عموما در حیطهی سفارش مشتری هستند و از این رو با آزادی خلاقانهی هنر همخوانی ندارند. بدین نحو میتوان اذعان داشت که طراحان رفتهرفته دست از خلق آثار «منبعث از خویشتن» که امکان ابراز خلاقیت فردی را فراهم میسازد، برداشته و آن را قربانی درآمدهای عاید از ارائهی آثار تجاری صرف میکنند. در این میان بسیاری دریافتهاند که «معنای مبهم» میتواند حس «رازآلودی» را برانگیزد، که به جلب و حفظ توجه بیننده کمک شایانی میکند. این پدیده، نه تنها طراحی گرافیک را به حل مسالهی ارتباط سوق نداده است؛ بلکه از آن ابزاری جهت طرح معما ساخته است. با این وجود هنوز هم تعداد کثیری از طراحان مایل به خلق آثار مبتنی بر متن هستند؛ آثاری که در آنها پیام مورد نظر به شکل مستقیم ابراز شده است. این پیغام مستقیم، اغلب از موضع گیری مطلوب، و متعاقبا پیش بردن هدف، با حداکثر شفافیت ناشی میشود. امروز به طور حتم میتوان گفت که بسیاری معتقدند «سادهسازی» غالبا بهترین روش برای پالایش اطلاعات مفید از اقیانوس چیزهای کم اهمیت است؛ و در آینده طراحان گرافیک به «معماران اطلاعات» ای تبدیل میشوند که با ایجاد ابزارهای خاصی کاربران را در شناخت مسیر مورد نظر در دنیای دیجیتال یاری میرسانند. نقشآفرینی حرفهی طراحی گرافیک در کسب و کارهای بزرگ، به بسط و جهانی شدن فرهنگ تجاری کمک کرده، و شاید اکنون زمان آن رسیده باشد که شاغلین در این بخش، به مبانی اخلاقی آثار خود بیشتر بها دهند. مدتهای مدیدی است که طراحی گرافیک، در دنیای غرب به عنوان ابزاری در جهت ترغیب انسانها به خریداری اقلامی به کار رفته است که واقعا نیازی به آنها ندارند، در حالیکه در کشورهای در حال توسعه هنوز میلیونها نفر از ملزومات اولیه زندگی بیبهره اند. دلخراشتر آن که این محصولات زائد اغلب به دست محرومترین اعضای جامعهی جهانی ما ساخته میشوند، و در این بین طراحان گرافیک بسیار به ندرت در پوشاندن این جزئیاتِ ضدِ برند با کمپانیها همکاری میکنند. طراحان گرافیک میتوانند به جای صرف فروش محصولات مشکوک (از نظر اخلاقی)، نبوغ خویش را صرف برجستهسازی دغدغههای اجتماعی و زیستمحیطی کنند. در واقع با مرور مجله Adbusters میتوان تحقق این امر را در سطح ابتدایی مشاهده کرد.
مهمتر از همه این که طراحان گرافیک باید آگاه باشند که نه تنها در برابر نیاز مشتریان خویش، بلکه در برابر نیازهای جامعه نیز مسئولیت (و قدرت پاسخگویی) دارند. قدرت متقاعد کنندهی طراحی گرافیک میتواند کاملا رویکرد افراد به مسائل آینده (از مساله گرم شدن جهان گرفته تا دیون جهان سوم) را دگرگون سازد. اگرچه نمیتوان کلیهی آثار طراحی گرافیک را در پرتو منویات اخلاقی کاوید، اما این حرفه برای آن که پویایی و قدرت فرهنگی خود را حفظ کند ناگزیر از برقراری تعادل میان دو کفهی فرهنگی و تجاری است.
مشخصات کتاب
نام کتاب: بزرگان گرافیک در قرن بیست و یک
نویسنده: شارلوت و پیتر فیل
مترجم: مهرداد محمدی
قیمت: 15000 تومان
مشخصات ظاهری کتاب
مصور، رنگی، گلاسه